گونتر نیتشك (Gunther Nitschke) تحت عنوان تشریح دنیای زنده مجاور، بین فضای اقلیدسی و عالم تجربی یا ذات، تفاوت قائل میشود و چنین اظهار عقیده میكند كه عالم تجربی مركزی دارد كه عبارت است از بشر ذیشعور و از این رو دارای سیستمی است عالی از جهات و مسیرها كه با حركات بدنی آدمی تغییر مییابند، یعنی فواصل و جهات با توجه به انسان تثبیت شدهاند. در اینجا نیتشك تعریف خوبی از عالم ادراك ارائه میدهد، ولی این حقیقت را در نظر نمیگیرد كه هر ادراكی بایستی به سیستم پایدارتری از طرحها (تصورات) معطوف شود تا مفهومانگیز گردد. وقتی كه عالم ادراك به عنوان سرفصلی در نظر گرفته شود، بحث اصولی درباره فضای معماری غیرممكن میگردد. چرا كه در اینصورت هرچه را كه كسی بر اساس عالم ادراك توصیف كند، تجارب عینی معماری است و در آن صورت شخص مجبور خواهد بود به این نتیجه بیهوده برسد كه معماری زمانی موجودیت می یابد كه فقط از طریق تجربه حاصل شده باشد. به همین جهت ذكر این نكته كه انسان غالباً مركز فضای معماری است و مسیرها و جهات آن با حركات بدن وی تغییر مییابند، امر درستی نیست. بلكه قدر مسلم اینكه معماری بالنفسه قائم به ذات خود و جدا از توهمات و دارای مراكز و جهات مخصوص به خود میباشد.
همان استفاده نادرست از مفاهیم فضا، تلاشهای یورگن ژودیك (Jurgen Joedicke) را نیز تحت عنوان مقدمه و اشارت متكی به یك نیروی فضای انسانی تشكیل میدهد. با اینكه ژودیك بر اهمیت تعیین مفهوم فضایی بكار گرفته شده تأكید میكند، اما فضای ریاضی، فضای اقتصادی، فضای جغرافیایی و فضای سیاسی را در نظر نمیگیرد. او برای بحث درباره فضا در معماری، از كلیات شروع میكند و میگوید كه ساختمانها از فضاها تشكیل یافتهاند و بدین نحو است كه فضای معماری موجودیت پیدا میكند. بنابراین ژودیك به روشی واضح و رئالیستی محض آغاز سخن میكند، ولی بعداً چنین عنوان میكند كه میتوانیم از فضای معماری به عنوان یك فضای تجربی یاد كنیم و فضای معماری به بشر و ادراك او بستگی دارد. وی در پایان نتیجهگیری میكند كه فضاها حاصل ادراك متوالی مكانهاست.
نظریاتی که طی این دو یادداشت به آنها اشاره شد، شامل خلاصهای از تصورات عالم ادراك به عنوان سرآغازی جهت تعیین فضای معماری به شمار میآید كه تحقیق و بررسی ژودیك را نیز در بر میگیرد. همچنین مقالهای تحت عنوان خاصیت فضای انسانی نوشته میشل لئونار (Michael Leonard) شامل نكات مناسب بیشماری است كه كمك بزرگی به تئوری فضا مینماید. لئونار میگوید: این بشر است كه صور حسی فضا را خلق و استنباط میكند و حاصل نهایی در روند ادراكی، احساس مطلق است، احساسی درباره آن مكان ویژه ...
http://www.arvin.blogfa.com/
نظرات شما عزیزان: